دوشنبه ۱۵ تیر ۹۴
در سال 63 در منطقه زبیدات یه نوجوان کم سن و سال اصفهانی به علت کم سن بودن به ایشان در روز مسئولیت نگهبانی می دهند ...
سر ظهری که می شود یک کماندو عراقی وقتی میبیند یه بچه نگهبان است به خیال خامش که با یک بچه طرف است و بتواند نفوذ کند و اسیری بگیرد و یااینکه بیاید برای گرفتن اطلاعات شروع میکند به پشتک زدن برای جلب توجه آن رزمنده کم سن و سال ! که رزمنده کم سن و سال ما هم غیرتی می شود و کماندو عراقی را با رگبار نقش بر زمین میکند ... با صدای شلیک ها سایر رزمنده ها از سنگر بیرون میزنند که متوجه ماجرا می شوند ...
غیرت سن نمی شناسد عشق میطلبد ...
راوی پدرم ...
پ ن 1 : امشب منو پدر و نت گردی هایی با رنگ و بوی جبهه !
پ ن 2 : تصویر تزئینی است ...