
یکسال می گذرد از آخرین نگاه ها، از آخرین هم کلامی ها، از آخرین لبخندها و از بهترین آخر ترین ها...
یک سال سخت و جانکاه گذشت! زمستان، بهار،تابستان، پاییز و بازهم زمستانی که دل را چون جویبارهای یخ بسته از غم فقدانت یخ بستاند!
به یاد آن همه عهد هایی با هم بسته بودیم که با رفتن هرکداممان دیگری را با هدیه های معنوی یاد نماییم! اما آن شب سرد عهد بستان در خیالکم نیشخندی زدم و می گفتم آن منم که منتظر هدیه های معنوی ات می مانم نه تو! تازه یک ربع قرن از بهاران زندگیت گذشته بود و بزرگتری می کردی برایم و جوان بودی و هزار آرزو...
هر شامگاه ندا سر می دهم مرو ای دوست
مرو ای خواهر مهربانم
مرو یار غار ام
مرو بهترین نوستالژیک ام
مرو دختر عموی نازنین ام

پ ن : اولین سالگرد دختر عموی مهربانم هست، فاتحه و صلواتی هدیه دهید به سفر کرده ام سپاسگزارتان می شوم...
شادی ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و تمامی اموات بلخص دختر عموی عزیزم فاتحه +صلوات